شهادت پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
در و دیوار عالم را سیه پوشید ای مردم که غم درسینۀ اهل ولا جوشید ای مردم تـمـام لاله ها سر در گریبانند از این غم که زهرا در غم بابا سیه پوشید ای مردم مدینه زین غم وحسرت فضایش دردآلوداست درآن وادی شمیم دردوغم پیچیدای مردم فضای آسمان ها را اگر پـوشیده ابر غم غروبی غم فزا داردکنون خورشیدای مردم به پاس آنکه گل ریزد به روی قبرپیغمبر گل اشک ازدوچشم خویش زهراچیدای مردم هـنوز از لاله های باغ بوی داغ می آمد که خارفتنه در راه علی روئید ای مردم اگررسم است گل می آورندازبهردلجوئی چرادشمن به باغ وحی هیزم چیدای مردم نه تنها آستان عصمت حق سوخت درآتش که عرش ازنالۀ زهرابه خودلرزیدای مردم نمی دانم چه آمد برسرباغ وگل و غنچه که جبریل امین باچشم خـونین دیدای مردم خدا را شکردرسوک وغم آل عباعمری وفائی راخدا سوز جگر بخشید ای مردم |